امام زمان عج
تربیت نسل منتظر
جمعه 5 خرداد 1391برچسب:, :: 1:56 :: نويسنده : منصوره
سافر أب إلى بلد بعید تارکا زوجته وأولاده الثلاثة..سافر سعیا وراء الرزق وکان أبناؤه یحبونه حبا جما ویکنون له کل الاحترام. أرسل الأب رسالته الأولى إلا أنهم لم یفتحوها لیقرءوا ما بها بل أخذ کل واحد منهم یُقبّل الرسالة ویقول أنها من عند أغلى الأحباب.. تعجب الأب وقال: لماذا؟ ألم یقرأ الرسالة التی طلبت منه فیها أن یبتعد عن رفقاء السوء وأن یأتی إلیّ رد الابن قائلا: لا... فقال الأب ثائرا: ألم تقرأ هی الأخرى الرسالة التی اخبرها فیها بسوء سمعة وسلوک هذا الشاب ورفضی لهذا الزواج قال الابن: لا لقد احتفظنا بتلک الرسائل فی هذه العلبة القطیفة..دائما نجملها ونقبلهاولکنا لم نقرأها... *** ----کلمه های سخت----- علبة: قوطی , بسته
--------------------------------نسخه فارسی ---------------
إن هذا القرآن یهدی للتی هی أقوم و یبشر المؤمنین الذین یعملون الصالحات أن لهم أجرا کبیرا(به راستی که این قرآن به درست ترین راه هدایت می کند و به مومنانی که کردار نیکی دارند مژده پاداشی بزرگ میدهد.) در آن لحظه از خدایم طلب بخشش و عفو کردم و قرآن را به دست گرفته و تصمیم گرفتم که دیگر از او جدا نشوم. منبع: http://araabi.persianblog.ir/1388/9/ جمعه 5 خرداد 1391برچسب:, :: 1:55 :: نويسنده : منصوره آقا سلام ! بغض بدی مانده در گلوم جمعه 5 خرداد 1391برچسب:, :: 1:50 :: نويسنده : منصوره دانلود نوحه
مْنِ البین یاحْسینْ مِن زُغری وْ شابِ الراسْ تانیتْ نادیتْ لیِشْ تْــأخَّــرْ عبّاس؟ رَیتِه یـَمّی .. یـِجْلی هَمّی .. وَینِــه عَمّی ؟ لیِشْ تْــأخَّــرْ عبّاس؟ چرا عباس دیر کرد؟ أنا یاحْسینِ العِزیزة ... سِکْنة یا صیوانْ داری . اَعتَذِر مِنَّکْ یا بویه وَ ادْری مَقبولْ اعتِذاری. بْسَبَب لن حَشَّمِت عمّی .مْنِ العَطَش و بْقَــلبی ناری . َ و راحْ عَمّی وَ انْـتَظرتِــهْ ... حتّی مَلَّیتْ انتظاری. مَلّیتْ . ظَلَّیت . اَنطُر وَ احْسِب لَحْظاتْ. و تْــنوح .. هالروح .. تِقدَر تِـصبِرْ ؟ هیهاتْ . دَمعی یِـهمی . جِفْنی مَدمی . وَیْــنِه عَــمّی ؟ لیِش تْــأخَّــرْ عباس ؟ مْــنِ البین یاحْسین من زُغری وْ شابِ الراسْ . تانیتْ نادیتْ لیـش تأخَّــرْ عباس ؟ رَیْــتِه یـَمّی. یـِجْلی هَمّی . وَیْــنِه عَمّی ؟ لیش تأخَّــرْ عباس؟ اَنْــتَظِــرْ و القَلب یـخفُقْ . مِثِلْ جِنْـــحانِ الیَمامه . قِلِت لیش طْــلَبت مِنّه ْالمایْ و اخَذتْنی النَدامه. هَمْ صِدِق یرجَــعْ لی عَمّی بْــرایتِــه وْ جودَه و حسامَــه ؟ آیا این هم راست است که عمویم با پرچم و مشک آب و شمشیرش برمی گردد ؟ ریتْ لا یِروی دلیلی . بَــس یِــرِدْ لی بِــالسلامه. یا رَیْــتْ . لا جیتْ .لا مِنّه طْلَبتِ المایْ ! وَنّـیت .. اتـْمَـنَیتْ . لا تبرَد نار حْشایْ . هذا هَضمی . مَــوتی حَتْمی . وَینــه عَمّی ؟ لیش تأخَّــرْ عباس ؟ مْنِ البینْ یاحْسین مِن زُغْــری وْ شابِ الراس . تانیتْ نادیتْ لیِـش تأخّـرْ عبّاسْ؟ ریته یَـمّی ! .یـِـجْلی هَمّی . وینِـه عَمّی ؟ لیش تأخَّر عباس؟ چرا عباس دیر کرد؟ هاکِ خِذْ مِرسالْ مِنّــی . و للقُـمَر روح و تـعنه انشد علیه الشریعه . بَـلکی تِسمَــع خُبَــر عَنّـه . از جوی علقمه درباره او بپرس تا شاید خبری از او بگیری. ولو ان یا بویِه لِقیته ... عَن لِسانی اعتِـذِرْ مِــنّه قِـْل لِه یا عباس ارجَــعْ . ما تِریدِ المایْ سِکْنه . تْرجَّیتْ . و ادعیت . یارَیتَک حَیّ تِلْــقاه ! موجود . و رْدودْ . تِرجَع للخَیمه وْیـاهْ . هوّه حِلْمی . هوّه عَــزمی . وینه عَمّی ؟ او رویای من است؛ او امید من است؛ عمویم کجاست؟ لیش تأخّر عباس؟ مْنِ البینْ یاحْسینْ مِن زُغْــری وْ شابِ الراسْ . تانیِتْ نادیِـتْ لیش تأخَّر عباس؟ ریته یـَمّی . یـِجلی همّی . وینه عمّی ؟ لیش تأخّر عباس؟ چرا عباس دیر کرد؟ نِـذِر راحْ اَنذِرْ یا بویة لَو یِــرِد عباس اِلَیَّ ! پدرجان می خواهم نذر کنم اگر که عباس پیشم برگردد ! چشمانم و نازنینم را بر فراز تپه غاضریه نذر می کنم . و اگر دیدم که با همدیگر به خیمه ها برمی گردید ، شاد می شوم و فریاد شادمانی بر می آورم و بر سر ستاره پروین می روم . اگر برگردد همه عمرم بر می گردد و همه اندوهم از بین می رود. اگر بمیرد . هرگز مبادا که پس از او روانم زنده بماند . تیرم می ماند به قلبم تیر زده می شود . عمویم کجاست ؟ برای چه عباس دیر کرد ؟ جمعه 5 خرداد 1391برچسب:, :: 1:45 :: نويسنده : منصوره ما ستراه في اللعبة ليس وهماً أو خيال …. بل هو حقيقة ما في فلسطين آنچه در این بازی خواهی دید تخیلی نیست...بلکه واقعا در فلسطین اتفاق می افتد
در این بازی که کلیه منو ها و دستورالعمل های موجود در آن به زبان عربی است شما نقش یک مجاهد فلسطینی را باز می کنید و چند ماموریت خواهید داشت. از جمله خنثی کردن بمبهایی که صهیونیستها در مناطق مختلف و از جمله مسجد الاقصی کار گذاشته اند. البته این کار به این آسانی نیست و باید از موانعی بگذرید. بازی "تحت الحصار" با حجم بسیار کم ( 30 مگ) توسط چند جوان فلسطینی و بصورت سه بعدی ساخته شده است. نام عربی این بازی " تحت الحصار" ( در محاصره) می باشد. این بازی بازتاب گسترده ای در جهان داشت ولی برای اولین بار در سایتهای ایرانی منتشر می شود. انتشار این بازی کامپیوتری آنقدر خشم صهیونیستها غربیها را برانگیخت که بلافاصله سایت سازنده را بسته و حتی در جستجوی گوگل زیر عنوان سایت نوشته اند که این سایت به علت ترویج خشونت و تروریسم بسته شده است! یعنی یک بازی 30 مگابایتی که در مورد دفاع از فلسطین باشد می شود تروریستی و ترویج خشونت و بازی های دهها گیگابایتی آمریکایی که پر از خشونت و خون ریزی است و در آن به کشورهای مسلمان حمله می شود ترویج آزادی و نجات جهان!
میتوانید این بازی را از آدرس زیر دانلود کنید: جمعه 5 خرداد 1391برچسب:, :: 1:36 :: نويسنده : منصوره
هرچند برای کسی که به دو زبان چیره نیست کار دشواری است ولی راه های ساده ای هم وجود دارد که دانستن آنها جالب است. از میان 32 حرف الفبای فارسی برخی حروف تنها ویژه واژه های عربی است . حرف (ث) : هر واژه ای که دارای ث است بی گمان عربی است و ریشه ی فارسی ندارد . جز (کیومرث: مرد دانا یا گاو مرد) ، ( تـَهمورث : دارنده ی سگ نر قوی ) و واژگان لاتین مانند بلوتوث یا نام هایی مانند ادوارد ثورندایک و ... که بسی آشکار است نام های لاتین هستند نه عربی یا فارسی. حرف (ح): هر واژه ای که دارای حرف ح است بی گمان عربی است و ریشه ی فارسی ندارد.غیر از کلمه ی حوله که درست آن هوله است وبه گمان نزدیک به یقین ریشه ی ترکی دارد و به معنی (پُرزدار ) است . عرب به هوله (حوله) می گوید : مِنشَفة در سعودی / خاولی یا خاولیة و بَشکیر در عراق / بِشکیر یا فوطة در سوریه .واژه حول و حوش هم به گمان بسیار فارسی و درست آن هول و هوش است . کردهای فهلوی یا فَیلی هنوز به خانه می گویند هاوش که با house در انگلیسی همانندی دارد. حرف (ذ) : هرچند در فارسی کهن تلفظ این حرف مانند تلفظ عربی آن وجود داشته اما امروزه دیگر هیچ ایرانی ای ذال را ذال تلفظ نمی کند بلکه زاء تلفظ می نماید .بیش از 95% واژه های دارای ذال ریشه ی عربی دارند مگر واژه هایی مانند گذر ، گذراندن ، گذشتن ، پذیرش ، پذیرفتن ، آذین، گنبذ (امروزه گنبد خوانده می شود.)ذانستن ( که امروزه دانستن تلفظ می شود. اما کردها ، لَکها و برخی دیگر از اقوام ایرانی ذانستن را زانستن تلفظ می کنند. مانند تالشی ها که به (می دانم) می گویند ( زُنُـمzonom) و کردها می گویند ( اَزانِـم یا زانِـم یا مَزانِم یا دَزانِم ) حرف(ص): هر کلمه ای که صاد دارد بی شک عربی است مگر عدد شصت و عدد صد که عمداً غلط نوشته شده اند تا با انگشت شست و سد روی رودخانه اشتباه نشوند. صندلی نیز بی جهت با صاد نوشته شده و البته عربی شده ی چَندَل است. عرب به صندلی می گوید کُرسی ، مَقعَد و در گویش محلی عراق و سوریه اِسکَملی . صابون هم در اصل واژه ای فارسی است و درست آن سابون است و این واژه از فارسی به بیشتر زبانهای جهان رفته مثلاً soap در انگلیسی همان سابون است . ما سابون را به صورت معرَّب صابون با صاد می نویسیم.اصفهان نیز معرّب یعنی عربی شده ی اَسپَدانـه یا سپاهان است. حروف( ض/ظ /ع ): بدون استثنا تنها ویژه واژه های دارای ریشه ی عربی است و در فارسی چنین مخارجی از حروف وجود ندارد . به ویژه ضاد تا جایی که عرب ها به الناطقین بالضاد معروفند زیرا این مخرج ویژه عرب است نه دیگر مردمان نژاد سامی. حرف(ط) : جنجالی ترین حرف در املای کلمات است . مخرج طاء تنها ویژه واژه های عربی است و در فارسی ط نداریم و واژه هایی که با ط نوشته می شوند یا عربی اند و یا اگر عربی نیستند غلط املایی هستند . مانند طهران ،طالش، اصطهبان ، طوس که خوشبختانه امروزه دیگر کسی تهران ،تالش ، استهبان و توس را دیگر نادرست نمی نویسد. اما بلیت واژه ای فرانسوی است . تایر tire واژه ای انگلیسی است . اتاق مغولی است . تپش فارسی است و دلیلی ندارد که آن ها را نادرست بنویسیم و امروزه دیگر این واژه ها را درست می نویسند مگر کسانی که با ریشه واژه ها آشنا نیستند. حرف( ق ): نیز در مرتبه دوم حروف جنجالی است . در فارسی قاف نداریم غ داریم . قاف ویژه واژه های عربی در 90 درصد موارد است واژه های عربی دارای ریشه ی اغلب سه حرفی و دارای وزن و هم خانواده اند مانند: قاسم ، تقسیم ، مقسِّم ، انقسام ، قَسَم ، قسمت ، اقسام ، مقسوم ، قسّام ، منقسم و تشخیص واژه ی عربی الاصل دارای قاف کار ساده ای است . اما دیگر کلمات قاف دار یا ترکی اند و یا مغولی . مانند قره قروت: کشک سیاه / قره قویونلو : صاحبان گوسفند سیاه/ قره گوزلو: دارنده ی چشم سیاه / قزل آلا : ماهی طلایی کلماتی مانند آقا ،قلدر ، قرمساق نیز مغولی اند. کلمه قوری نیز روسی است اصلاً قوری ،کتری ، سماور ، استکان همه واژه های روسی اند و اینها زمان قاجاریه و در دوره صدارت اعظمی امیر کبیر وارد ایران شدند . کلماتی مانند قند و قهرمان و قباد معرب کند کهرمان و کَواذ هستند همان گونه که کرماشان یا کرمانشاه را عرب قرماسان یا قَرمسین تلفظ می کرده اما امروزه ما ایرانیان کرمانشاه یا کرماشان را قرماسان یا قرمسین تلفظ نمی کنیم اما کواذ را قباد می گوییم و این تأثیر زبان عربی بر فارسی است. حروف چهارگانه ( گ /چ/ پ / ژ ) : نیز در عربی فصیح یعنی نوشتاری وجود ندارد. و هر کلمه ای که دارای یکی از این چهار حرف است حتماً عربی نیست و به احتمال بسیار ریشه ی فارسی دارد . مانند منیژه ، مژگان ، ژاله ،پروین ، پرنده ، گیو، گودرز ،منوچهر ، پریچهر و ... البته اغلب چنین است و موارد اندکی نیز امکان دارد از دیگر زبانها باشد مانند پینگ پونگ که چینی است . یا چاخان و خپل که مغولی اند . اشتباه نکنید چاخان ترکی نیست . مغولی است زیرا در ترکی به دروغ می گویند یالان .یا پارتی partyکلمه ای انگلیسی است و آپارتمان واژه ای فرانسوی است. شاید بپرسید پس سایر حروف مانند الف ب ت ج د ر ز س ش ف ک ل م ن و ه ی چگونه هستند ؟ پاسخ شما این است که اینها حروف مشترک در سراسر زبانهای جهان است . هرچند برخی اقوام بعضی حروف را ندارند و به گونه دیگر ادا می کنند . مانند حرف ر که در فرانسه غ گفته می شود و یا همین ر در چین ل خوانده می شود ./نوشته : عادل اشکبوسپیش از خواندن این مطلب یادآور می شوم که همه زباهای جهان با هم داد و ستد واژگانی داشته اند و دارند و خواهند داشت . شاید تنها زبانهای مرده باشند که چنین چیزی در آنها رخ نداده باشد . بودن کلمات عربی در فارسی طبیعی است همان گونه که در عربی نیز صدها واژه پارسی هست .
هرچند برای کسی که به دو زبان چیره نیست کار دشواری است ولی راه های ساده ای هم وجود دارد که دانستن آنها جالب است. از میان 32 حرف الفبای فارسی برخی حروف تنها ویژه واژه های عربی است . حرف (ث) : هر واژه ای که دارای ث است بی گمان عربی است و ریشه ی فارسی ندارد . جز (کیومرث: مرد دانا یا گاو مرد) ، ( تـَهمورث : دارنده ی سگ نر قوی ) و واژگان لاتین مانند بلوتوث یا نام هایی مانند ادوارد ثورندایک و ... که بسی آشکار است نام های لاتین هستند نه عربی یا فارسی. حرف (ح): هر واژه ای که دارای حرف ح است بی گمان عربی است و ریشه ی فارسی ندارد.غیر از کلمه ی حوله که درست آن هوله است وبه گمان نزدیک به یقین ریشه ی ترکی دارد و به معنی (پُرزدار ) است . عرب به هوله (حوله) می گوید : مِنشَفة در سعودی / خاولی یا خاولیة و بَشکیر در عراق / بِشکیر یا فوطة در سوریه .واژه حول و حوش هم به گمان بسیار فارسی و درست آن هول و هوش است . کردهای فهلوی یا فَیلی هنوز به خانه می گویند هاوش که با house در انگلیسی همانندی دارد. حرف (ذ) : هرچند در فارسی کهن تلفظ این حرف مانند تلفظ عربی آن وجود داشته اما امروزه دیگر هیچ ایرانی ای ذال را ذال تلفظ نمی کند بلکه زاء تلفظ می نماید .بیش از 95% واژه های دارای ذال ریشه ی عربی دارند مگر واژه هایی مانند گذر ، گذراندن ، گذشتن ، پذیرش ، پذیرفتن ، آذین، گنبذ (امروزه گنبد خوانده می شود.)ذانستن ( که امروزه دانستن تلفظ می شود. اما کردها ، لَکها و برخی دیگر از اقوام ایرانی ذانستن را زانستن تلفظ می کنند. مانند تالشی ها که به (می دانم) می گویند ( زُنُـمzonom) و کردها می گویند ( اَزانِـم یا زانِـم یا مَزانِم یا دَزانِم ) حرف(ص): هر کلمه ای که صاد دارد بی شک عربی است مگر عدد شصت و عدد صد که عمداً غلط نوشته شده اند تا با انگشت شست و سد روی رودخانه اشتباه نشوند. صندلی نیز بی جهت با صاد نوشته شده و البته عربی شده ی چَندَل است. عرب به صندلی می گوید کُرسی ، مَقعَد و در گویش محلی عراق و سوریه اِسکَملی . صابون هم در اصل واژه ای فارسی است و درست آن سابون است و این واژه از فارسی به بیشتر زبانهای جهان رفته مثلاً soap در انگلیسی همان سابون است . ما سابون را به صورت معرَّب صابون با صاد می نویسیم.اصفهان نیز معرّب یعنی عربی شده ی اَسپَدانـه یا سپاهان است. حروف( ض/ظ /ع ): بدون استثنا تنها ویژه واژه های دارای ریشه ی عربی است و در فارسی چنین مخارجی از حروف وجود ندارد . به ویژه ضاد تا جایی که عرب ها به الناطقین بالضاد معروفند زیرا این مخرج ویژه عرب است نه دیگر مردمان نژاد سامی. حرف(ط) : جنجالی ترین حرف در املای کلمات است . مخرج طاء تنها ویژه واژه های عربی است و در فارسی ط نداریم و واژه هایی که با ط نوشته می شوند یا عربی اند و یا اگر عربی نیستند غلط املایی هستند . مانند طهران ،طالش، اصطهبان ، طوس که خوشبختانه امروزه دیگر کسی تهران ،تالش ، استهبان و توس را دیگر نادرست نمی نویسد. اما بلیت واژه ای فرانسوی است . تایر tire واژه ای انگلیسی است . اتاق مغولی است . تپش فارسی است و دلیلی ندارد که آن ها را نادرست بنویسیم و امروزه دیگر این واژه ها را درست می نویسند مگر کسانی که با ریشه واژه ها آشنا نیستند. حرف( ق ): نیز در مرتبه دوم حروف جنجالی است . در فارسی قاف نداریم غ داریم . قاف ویژه واژه های عربی در 90 درصد موارد است واژه های عربی دارای ریشه ی اغلب سه حرفی و دارای وزن و هم خانواده اند مانند: قاسم ، تقسیم ، مقسِّم ، انقسام ، قَسَم ، قسمت ، اقسام ، مقسوم ، قسّام ، منقسم و تشخیص واژه ی عربی الاصل دارای قاف کار ساده ای است . اما دیگر کلمات قاف دار یا ترکی اند و یا مغولی . مانند قره قروت: کشک سیاه / قره قویونلو : صاحبان گوسفند سیاه/ قره گوزلو: دارنده ی چشم سیاه / قزل آلا : ماهی طلایی کلماتی مانند آقا ،قلدر ، قرمساق نیز مغولی اند. کلمه قوری نیز روسی است اصلاً قوری ،کتری ، سماور ، استکان همه واژه های روسی اند و اینها زمان قاجاریه و در دوره صدارت اعظمی امیر کبیر وارد ایران شدند . کلماتی مانند قند و قهرمان و قباد معرب کند کهرمان و کَواذ هستند همان گونه که کرماشان یا کرمانشاه را عرب قرماسان یا قَرمسین تلفظ می کرده اما امروزه ما ایرانیان کرمانشاه یا کرماشان را قرماسان یا قرمسین تلفظ نمی کنیم اما کواذ را قباد می گوییم و این تأثیر زبان عربی بر فارسی است. حروف چهارگانه ( گ /چ/ پ / ژ ) : نیز در عربی فصیح یعنی نوشتاری وجود ندارد. و هر کلمه ای که دارای یکی از این چهار حرف است حتماً عربی نیست و به احتمال بسیار ریشه ی فارسی دارد . مانند منیژه ، مژگان ، ژاله ،پروین ، پرنده ، گیو، گودرز ،منوچهر ، پریچهر و ... البته اغلب چنین است و موارد اندکی نیز امکان دارد از دیگر زبانها باشد مانند پینگ پونگ که چینی است . یا چاخان و خپل که مغولی اند . اشتباه نکنید چاخان ترکی نیست . مغولی است زیرا در ترکی به دروغ می گویند یالان .یا پارتی partyکلمه ای انگلیسی است و آپارتمان واژه ای فرانسوی است. شاید بپرسید پس سایر حروف مانند الف ب ت ج د ر ز س ش ف ک ل م ن و ه ی چگونه هستند ؟ پاسخ شما این است که اینها حروف مشترک در سراسر زبانهای جهان است . هرچند برخی اقوام بعضی حروف را ندارند و به گونه دیگر ادا می کنند . مانند حرف ر که در فرانسه غ گفته می شود و یا همین ر در چین ل خوانده می شود ./نوشته : عادل اشکبوس
یک شنبه 24 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 8:39 :: نويسنده : منصوره منتظران واقعی کسانی هستند که در تربیت نسل جوان خود سرمایه گذاری مینمایند ادم بی ادب و بی تربیت به درد امام زمان نمیخورد پس ای معلم کسانی که در رکاب حضرت هستند ادم های خود ساخته اند پس فرد مودب در جامعه و خانه منشا نیکی است
یک شنبه 24 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 8:39 :: نويسنده : منصوره
آب = الآب (لعاب)،
آگُر = آجر، اباش = اوباش، اسب سوار = اسوار، انبار = الانبار، انجمن = الهنزمن، اندازه =
هندسه، اندام = هندام، باذنجان = باذمجان، بار چین (به معنی قاشق) = بارجه، بارگاه
= بارجاه (کاخ و قصر)، باروت = بارود، بازو بند = باصوبند، باژ = باج (مالیات و
زورگیری)، پیله = باله (جوراب محکم، و رقص باله نیز از این کلمه است)، بالگون = بلکون (بالکن)، برو = رو = روح، بغ داد (خدا داد)، بغ،
بگ، بیك )برخی
به غلط این واژه را ترکی می دانند) به معنی ارباب، امیر، خداوند، بقچه = بقجه،
بورگ = برج، بوسه = بوس = بشارت، بوش (خسارت) = پوچ، بهترین زر = بهزر، پاتیل =
بادیه = باطیه، پادشاه = پاشا = باشا، پاره = باره = بهره، پاکیزه = پاک = باك، باكره، بکر، پالوده = پالوته
= بالوظه = فالوذج، پَت (قوی دریایی، اردک) = بط، پُرذوق (پر نشاط) = بُرزغ، پرژک
= برزخ، پگاه = پگاح = صباح، پلاس (زیلو و زیر انداز درویشان) = بلاس، پلشت = بلشت
)نجس)، پلنک = بلنگ،
پلوس = بلس = ابلیس، پند = پن = فن، پوست پهن کردن = بسط = بساط، پیژامه (پای جامه)
یک شنبه 24 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 8:39 :: نويسنده : منصوره امروز اولین روزی است که یاد گرفتم وبلاگ بسازم
در نظر دارم مطالب جالب و شنیدنی در مورد امام زمان عج را در وبلاگم قرار دهم از آنجا که به روز و هفته معلم نزدیک می شویم پیشاپیش این روز را به تمامی معلمان دلسوز تبریک عرض می کنم صفحه قبل 1 صفحه بعد درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان |
||
![]() |